به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

 

بنام خدا

 

سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران و ... بود

اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم اما وسط های راه که بیابان بود ، دست کردم تو جیب راست شلوارم که کرایه راننده رو بدم ولی نبود...!

جیب چپ نبود...

جیب پیرهنم!

نبود که نبود...

گفتم حتما تو کیفمه!

اما خبری از پول نبود...

به راننده گفتم: اگر کسی را سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!

گفت: به قیافه اش نگاه می کنم !

گفتم : اکنون فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق برایش افتاده...!!!

یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت و گفت :  به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی می رسونمت...

***

خداجونم!

 من مسیر زندگی ام را با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم اما الان هرچه دست کردم و نگاه کردم به جیب هایم دیدم هیچی ندارم ، خالیه خالی...

فقط یک آه و افسوس که مفت مفت عمرم از دستم رفت...

ما رو می رسونی؟؟؟

یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مان میکنی؟؟؟!


سخن روز : آموخته‌ام که هیچ‌گاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقت‌شان نگذارم ...





تاريخ : دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:نجابت,حماقت,راننده تاکسی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

مثل آن راننده تاکسی‌ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.

آدم‌هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمی‌گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند...

آدم‌هایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند، مثلا می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.

آدم‌هایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.

آدم‌های پيامک های آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی پیش از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدم‌های پيامک های پُر مهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.

آدم‌هایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد از هر یادداشت غمگین خط‌هایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.

آدم‌هایی که حواسشان به گربه ها هست، به پرنده ها هست...

آدم‌هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.

آدم‌هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.

همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن...

مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه‌ی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشت‌هاش به دست‌هایت یک فشار کوچک می دهد… چیزی شبیه یک بوسه..!!!

 

 

سخن روز : عشق یگانه منبع نیرو و قدرت شماست . باربارا دی آنجلیس





ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 78 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی